اصلا قبول








حــرفــــــــــــــ هایی با طعم تلخــــــــــــــ

مبهـوت یڪـ شـِڪـست ، مغلوب یڪـ اتِفاق خـُرده هایـَش را باد دارد میبـَرد و او فقـط خاطراتـَش را مُحڪـم بَغل گـِرفته بیـا آخرین شاهڪـارت را بیبین مـُجسمـﮧ اے ساخـتـﮧ اے بـﮧ نـامـ ِ مـَـــــــ ن ...!

اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام

من رعد و برق و زلزله‌ام؛ ناگهانی‌ام

این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز

داغ شماست خیمه زده بر جوانی‌ام

رودم؛ اگر چه بی‌تو به دریا نمی‌رسم

کوهم؛ اگر چه مردنی و استخوانی‌ام

من کز شکوه روسری‌ات کم نمی‌کنم

من، این من غبار؛ چرا می‌تکانی‌ام؟

بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز

این سر که سرشکستۀ نامهربانی‌ام

کوتاه شد سی و سه پل و دو پلش شکست

از بعد رفتنت گل ابروکمانی‌ام

شاعر شنیدنی است ولی دست روزگار

نگذاشت این که بشنوی‌ام یا بخوانی‌ام

این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند

من دوست‌دار بستنی زعفرانی‌ام



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 8 خرداد 1393برچسب:,ساعت 10:48 توسط ShakiBa| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت